دهی است از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که در 21هزارگزی جنوب خاوری الیگودرز، کنار راه مالرو فیروزآباد به گیودز پائین واقع شده است. هوای آن معتدل و دارای 172 تن سکنه است. آب آنجا از قنات و چاه تأمین میشود. محصول آن غلات، چغندر، پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که در 21هزارگزی جنوب خاوری الیگودرز، کنار راه مالرو فیروزآباد به گیودز پائین واقع شده است. هوای آن معتدل و دارای 172 تن سکنه است. آب آنجا از قنات و چاه تأمین میشود. محصول آن غلات، چغندر، پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
گویند آوندی بوده است از سنگ به صورت گاوی و جن را در جایی به خاک کرده بودند، در زمان حسین جدّ بدربن حسنویه آن را بیافتند و پیش حسین بردند، معلوم شد که گورآوند است. و حسین در آن شراب می آشامید و خاصیت اوآن بود که هر مقدار بیشتر از آن شراب خوردندی مستی و بیهوشی نیاوردی تا آنکه یکی از کسان او که سر دشمنی را به وی آورد از او این جام بخواست و او ناچار جام بدو داد و مردمان او را به شکستن جام و کشف سر آن واداشتند و جام به دو نیمه بشکست، در میان آن صورت دو کس پیدا آمد که پیشانی به هم پیوسته داشتند و حبۀ انگوری زرین می فشردند، چون جام بار دیگر بپیوستند خاصیتش از بین رفت. بیرونی در الجماهر این حکایت را آورده و آن را از خرافات شمرده است. (یادداشت مؤلف)
گویند آوندی بوده است از سنگ به صورت گاوی و جن را در جایی به خاک کرده بودند، در زمان حسین جدّ بدربن حسنویه آن را بیافتند و پیش حسین بردند، معلوم شد که گورآوند است. و حسین در آن شراب می آشامید و خاصیت اوآن بود که هر مقدار بیشتر از آن شراب خوردندی مستی و بیهوشی نیاوردی تا آنکه یکی از کسان او که سر دشمنی را به وی آورد از او این جام بخواست و او ناچار جام بدو داد و مردمان او را به شکستن جام و کشف سر آن واداشتند و جام به دو نیمه بشکست، در میان آن صورت دو کس پیدا آمد که پیشانی به هم پیوسته داشتند و حبۀ انگوری زرین می فشردند، چون جام بار دیگر بپیوستند خاصیتش از بین رفت. بیرونی در الجماهر این حکایت را آورده و آن را از خرافات شمرده است. (یادداشت مؤلف)
دهی است از دهستان چمچال بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاهان، واقع در 16000گزی باختر صحنه و 15000گزی جنوب شوسۀ کرمانشاه به همدان. هوای آن سرد، دارای 250 تن سکنه است. آب آنجا از رود خانه گاماسیاب تأمین میشود. محصول آن غلات و تریاک و چغندرقند و حبوبات و توتون و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان چمچال بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاهان، واقع در 16000گزی باختر صحنه و 15000گزی جنوب شوسۀ کرمانشاه به همدان. هوای آن سرد، دارای 250 تن سکنه است. آب آنجا از رود خانه گاماسیاب تأمین میشود. محصول آن غلات و تریاک و چغندرقند و حبوبات و توتون و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان آشیان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان، واقع در20 هزارگزی جنوب فلاورجان و یکهزارگزی شوسۀ مبارکه به سفید دشت. هوای آن معتدل و دارای 1804 تن سکنه است. آب آنجا از زاینده رود تأمین میشود محصول آن غلات و برنج و صیفی و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است و دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان آشیان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان، واقع در20 هزارگزی جنوب فلاورجان و یکهزارگزی شوسۀ مبارکه به سفید دشت. هوای آن معتدل و دارای 1804 تن سکنه است. آب آنجا از زاینده رود تأمین میشود محصول آن غلات و برنج و صیفی و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است و دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان حومه شهرستان ملایر. در 21000گزی شمال خاوری شهر ملایر و 6000 گزی شمال باختری راه اتومبیل رو ملایر به شاوه اراک. کوهستانی و هوای آن معتدل است و 92 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالی بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان حومه شهرستان ملایر. در 21000گزی شمال خاوری شهر ملایر و 6000 گزی شمال باختری راه اتومبیل رو ملایر به شاوه اراک. کوهستانی و هوای آن معتدل است و 92 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالی بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
ده کوچکی است از دهستان تامین بخش میرجاوۀ شهرستان زاهدان واقع در 46000 گزی جنوب باختری میرجاوه و 15000 گزی باختر راه فرعی میرجاوه به خاش. سکنۀ آن 45 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان تامین بخش میرجاوۀ شهرستان زاهدان واقع در 46000 گزی جنوب باختری میرجاوه و 15000 گزی باختر راه فرعی میرجاوه به خاش. سکنۀ آن 45 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ضرطه بدبو، سخنان لاف و گزاف و هرزه. توضیح در دیوان خاقانی چاپ عبدلرسولی ص 377 آمده: حاسد چو بیند این سخنان چو شیرومی سرکه نماید آن سخن گوز گند او. رشیدی و انجمن آرا و آنندراج و شعوری نیز بیت را بهمین وجه ذکر کرده اند اما در دیوان چاپ دکتر سجادی ص 368 مصراع دوم چنین است: چون سر که گردد آن سخن لور کند او. همچنین جهانگیری و شعوری بیت ذیل را از مولوی آورده اند: از بوسها بر دست او و ز سجده ها بر پای او وز گوز گند شاعران و زدمدمه هز ژاژخا. ولی مصراع دوم این بیت هم در دیوان کبیر چاپ آقای فروزانفر ج 1 ص 22 چنین آمده: وز لور کند شاعران وز دمدمه هر ژاژخا
ضرطه بدبو، سخنان لاف و گزاف و هرزه. توضیح در دیوان خاقانی چاپ عبدلرسولی ص 377 آمده: حاسد چو بیند این سخنان چو شیرومی سرکه نماید آن سخن گوز گند او. رشیدی و انجمن آرا و آنندراج و شعوری نیز بیت را بهمین وجه ذکر کرده اند اما در دیوان چاپ دکتر سجادی ص 368 مصراع دوم چنین است: چون سر که گردد آن سخن لور کند او. همچنین جهانگیری و شعوری بیت ذیل را از مولوی آورده اند: از بوسها بر دست او و ز سجده ها بر پای او وز گوز گند شاعران و زدمدمه هز ژاژخا. ولی مصراع دوم این بیت هم در دیوان کبیر چاپ آقای فروزانفر ج 1 ص 22 چنین آمده: وز لور کند شاعران وز دمدمه هر ژاژخا